به مناسبت فرا رسیدن دهه فجر پیروزی اتقلاب اسلامی کارکنان-اساتید و دانشجویان دانشکده فنی علامه حسن زاده آلی در راهپیمایییوم الله22بهمن شرکت نموده و یکبار دیگر پیروزی انقلاب اسلامی با همراهی ملت غیور ایران جشن گرفته و با آرمانهای حضرت امام و نایب بر حق ایشان مقام عظمای و لایت حضرتت امام خامنه ای (مدظله العالی)تجدید عهد و پیمان کردند.
به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند.
پس از پانزده سال دوری از وطن درمیان استقبال پرشور مردم قدم به خاک این سرزمین گذاشت ، پانزده سالی که به خاطر خروشیدن بر استبداد و طاغوت و به خاطر بر زبان جاری کردن حقیقت به عراق ، ترکیه و فرانسه تبعید شد .
پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .
حاشیه های روزی که امام آمد . . .
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.
در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و ۱۵۰ نفر دیگر از خبرنگاران بودند .
راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
خمینی ای امام . . .
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. استقبال کنندگان با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند.
پاسخ امام به عواطف یک میهن(مقاله دهه فجر)
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم.
ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند.ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
با وجود سرمای زمستان، شب پیش از ورود امام ، بسیاری از مردم مشتاق ، در مسیر حرکت ایشان خوابیده بودند .
هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون ایران به طور زنده پخش شد ، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد .
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند.
وقایع ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی:(مقاله دهه فجر)
وقایع ۱۲بهمن از ایامالله دهه فجر
۱۲بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران-در این روز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد…
خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.
وقایع ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز شنبه ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود:
«کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد میتوانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شدهاند. از ارتش میخواهم هرچه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته میشود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد. »
وقایع روز ۱۶ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز ۱۶ بهمن و تعیین دولت موقت-خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.
وقایع روز ۱۹ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.
وقایع ۲۰ بهمن از ایامالله دهه فجر
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.
وقایع ۲۱ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیتالله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند.
وقایع ۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر
۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر ،در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش(مقاله دهه فجر)
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود.
پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
مراسم دهه فجر(مقاله دهه فجر)
هرساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی در کشورمان انجام می گیرد.
همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولا در طول دهه فجر برگزار می شود.
در مدارس کودکان کلاسهای درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس امام خمینی و و رهبر عزیزمان سیدعلی خامنهای تزئین میکنند.
تصاویری از رویدادهای دهه فجرسال 57
مرتبط با مقاله دهه فجر
از انجا که بیان این واقعه طولانی میباشد به صورت خلاصه مطالب در این زمینه بیان می گردد:
.......در اوایل انقلاب که در پی آن مالکین موظف شدند
هویت مستأجرین خود را اعلام کنند، امکان موفقیت در خانههای تیمی در شهر
تهران خنثی شد و اتحادیهی کمونیستها، به دلالیل متعددی ، شهر "آمل " را
برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد و با استقرار 180 نفر از اعضا و کادر
هواداران در جنگلهای آمل، در صدد بر آمد تا با یک حملهی ناگهانی، شهر آمل
را تسخیر و مردم را به قیام دعوت کند، آنگاه دیگر شهرهای استان یکی پس از
دیگری آزاد شوند و این حرکت به یک قیام سراسری تبدیل شود. اولین حرکت آنها
در 18 آبان 1360 با هوشیاری نیروهای سپاه خنثی شد. قرارگاه "ابوالفضل " با
هدایت نیروهای سپاه ، بسیج ، ارتش و ژاندارمری در قلب جنگل، ضربهی دیگری
به گروه "سربداران " جنگل وارد آورد. پس از چند درگیری جزئیتر، سرانجا
مگروه 100 نفره سربداران، در میان سرمای زمستان بهمن 1360 ، خود را به آمل
رساند و با شلیک یک آر.پی.جی . 7، واقعهی تاریخی آمل را کلید زد.
تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن،
حماسه ی مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر
سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابلهی سربداران جنگل رفتند.سنگربندیها آغاز
شد. از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن شن و گونی اقدام به سنگرسازی و
نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب "هزار سنگر " گرفت.
بیش از 100 نفر از اعضای اتحادیهی کمونیستهای ایران، در اول بهمن 1360 از
مقر خود در جنگل به سمت شهر آمل به راه افتادند. با توجه به برف سنگینی که
آمل و اطراف آن را پوشانده بود؛ عبور از رودخانههای متعدد با طناب صورت
گرفت. پشت سر گذاشتن این مسیر به خاطر سختی راه و مشکلات تردد، 3 روز به
طول انجامید؛ البته با توجه به برفی بودن زمین، این وضعیت پیشبینی شده بود
و در طراحی عملیات، قرار بود که عملیات در روز 5 بهمن انجام گیرد که در
اثر خستگی به 6 بهمن موکول شد: "نیروهایمان در روز 5 بهمن به شهر رسیدند و
شب را همگی در خانهی من بودند تا صبح ".1
گروهها هر کدام کارشان در یک قسمت شهر بود. تقریبا 17 نفر مسؤول حمله به
بسیج بودند. درگیری در ساعت 11:45 آخر شب 5 بهمن شروع شد. گروههای عمل
کنندهی دیگر در دادگاه انقلاب و سپاه، که این 3 هدف از عمدهترین اهداف
گروه سربداران بود، وارد درگیری شدند. در حین عبور از خیابانهای شهر ، هر
گاه با نیروی مسلح یا افرادی که ظاهر حزباللهی داشتند روبه رو شدند، به
آنها حمله میکردند و آنها را به شهادت میرساندند و یا زخمی میکردند و با
کمال شقاوت رفتار میکردند.
برنامهی اصلی این بود که حتی الامکان نیروهای سپاه و بسیج را از کار
بیندازند و بعد از آن، مردم را به قیام دعوت کنند؛ زیرا طبق تحلیلهای
تشکیلات، آنها مطمئن بودند که مردم به آنها خواهند پیوست.
"درگیری در اطراف سپاه بود و نیروهایمان سپاه را در محاصره داشتند و در
کوچههای اطراف سپاه، مقر سپاه را تحت نظر گرفته بودند. دو نفر موتور سوار
را قبل از ظهر دستگیر و یکی را در خیابان اعدام انقلابی کردیم. نفر دوم که
دستش تیر خورده بود، فرار کرد. به دلیل نیامدن و نپیوستن مردم صحبت شد که
مردم نیامدند و حالا چه کار کنیم؟ عقب نشینی کنیم یا بمانیم؟ مرکزیت توصیه
کرد درگیری را ادامه بدهیم و ما ادامه دادیم ". اوج درگیریها در اطراف مقر
بسیج بود که از اعضای سربداران 11 نفر جلوی ساتمان بسیج کشته شدند. اطراف
مخابرات و فرمانداری نیز از مکانهای درگیری بودند نیروهای مهاجم با قرار
دادن 2 یا 3 گاری خیابان را بستند و شروع به تیراندازی کردند تا مردم به
آنه محلق شوند.
تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن،
حماسه ی مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر
سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابلهی سربداران جنگل رفتند.
سنگربندیها آغاز شد. از زن و مرد و پیر و جوان هنگی با آوردن شن و گونی
اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب "هزار
سنگر " گرفت. رفته رفته به تعداد نیروهای ضد شورش که از روستاهای اطراف
میآمدند و از مردمان وفادار به امام و انقلاب اسلامی بودند، افزوده میشد.
البته در شب حادثه هم، از مردم آمل هر کس که خود را به خاطر صدای
تیراندازی به سپاه و بسیج رسانده بود، دستگیر، اسیر و یا شهید شده بود.
سازماندهی و ساماندهی نیروهای مردمی از ساعت 7 صبح آغاز شد و تا 8 صبح به
پایان رسید. هر چند نهادهایی چون سپاه و بسیج به خاطر نوپایی این نهادها
تجربهی لازم را نداشتند، ولی شور و اشتیاق بسیار بالا برای مقابله با ضد
انقلاب، جایگزین هر نارسایی شد. حملهی مردم حزباللهی به ضد انقلاب در دو
محور اساسی، یعنی در همان مناطقی که دشمن تمرکز داشت، صورت گرفت. در
ادامهی حضور مردم، واحدهای کوچکتری از کوچه و خیابانها به راه افتادند و
خود را به مناطق درگیری رساندند. برخی از نهادهای انتظامی چون کمیتهی
انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در بخشهای از شهر مانع ورود مردم به
صحنه ی درگیری میشدند تا بدان ها آسیبی وارد نشود، اما مردم در چند بخش
اساسی ایفای نقش کردند که به ترتیب اهمیت بدین شرح هستند:
کمک در ایجاد سنگر و مواضع دفاعی
تلاش برای دستگیری دشمن
درگیری مسلحانه و جنگ تن به تن با دشمن
کشف محل استقرار دشمن
تخلیهی شهدا و کمک به مجروحین 11
یکی از ابتکارات جالب نیروهای بسیجی در نبرد با دشمن این بود که پشت یک
وانت نیسان سنگر درست کرده بودند و وانت با دنده عقب به سمت دشمن حرکت
میکرد؛ نیروهای بسیجی پشت سنگرهای ساخته شده در وانت به سمت دشمن
تیراندازی میکردند و راننده هم از تیراندازی دشمن در امان بود.
نقش مردم در این درگیری غیرقابل تصور بود، به طوری که در ساعات اولیهی این
نبرد دلاورانه، مردم تمام سطح شهر را پوشانده بودند و از خارج شهر با سرعت
تمام وانت وانت شن و ماسه به داخل شهر میآوردند:
"در حین درگیری شدید در حدود ساعت یازده بود که وانتهایی که کیسهی شن حمل
میکردند، از جاده رد شدند. ما ابتدا ایست دادیم که آنها توجه نکردند. یک
بار به یک وانت به منظور ترساندن آنها شلیک کردیم که فرار کردند. یکی دو
بار هم وانتها را گرفتیم و گونی آنها را خالی کردیم "
ولی تعداد وانتها آنقدر زیاد بود که محافظان جاده، کاری نمیتوانستند
بکنند. جنگ و گریز مردم و نیروهای انتظامی منجر به کشته شدن و دستگیری
عدهای از مهاجمین شد و در همان روز سهشنبه، 16/11/60 ، دشمن تمام مواضع
خود را از دست داد.13 در ساعت 4 بعدازظهر دشمن شروع به عقبنشینی کرد و در
دو باغ حاشیهی شهر موضع گرفت:
در آن روز حماسی مردم آمل ظرف مدت 10 ساعت چشم فتنه را از کاسه درآوردند و
با سرکوب کردن منافقین، خاطره به یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند. در
آن روز مردم آمل با اهدای چهل شهید به انقلاب ، توانستند همانند این آیه که
میفرماید "وَ وَعَدنا مُوسَی ثَلاثِینَ لَیلَه وَ اَتمَمنَاهَا بِعَشر....
"(--- و ما به موسی سی شب وعده دادیم و چون پایان یافت، ده شب دیگر به آن
افزودیم تا آنکه زمان وعده به چهل شب کامل شد........سوره اعراف آیه
142---) کار را اتمام نمایند. و تقدیر چنین بود که حتما تعداد شهدا عدد
40شود، تااین تجلی اخلاص و شجاعت به اکمال برسد و انقلاب اسلامی را بیمه
نماید.و بی جهت نبود که حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در وصیتنامه خود با
عظمت از مرد م آمل یا کردند و اشاره داشتند که ما باید از شهر آمل و مردم
آمل تشکر کنیم، دیدید که مردم آمل چه بر روز آنان آوردند و............
عالم فرزانه و مفسربزرگ قرآن در جهان اسلام، آیت الله جوادی آملی حفظه الله میفرمایند :
"از آن هنگام که مردم آمل بیدار شدند و به صحنه آمدند، به شکل جدی و همه
جانبه مبارزه کردند و مأموران رژیم پهلوی را در آمل به عجز و ناتوانی
واداشتند. نشانهاش این بود که آمل جزو نخستین شهرهایی بود که در سال
1357(هـ.ش) با اعلام جمهوری و استقلال، ارتباط خود را از رژیم پهلوی قطع
کرد و مردم شهر و روستاها کنترل ورود و خروج و تأمین امنیت و نظم شهر را
توسط هستههای مردمی متشکل از جوانان سلحشور شهر و روستاها به عهده گرفتند و
بدین طریق، زودتر از بسیاری از شهرها از دولت طاغوت نجات پیدا کردند.
همچنین قیام همگانی مردم آمل و روستانشینان آن در جریان جنگل (حماسهی
قیام ششم بهمن سال 1360(هـ.ش) بر ضد گروهکهای مهاجم به شهر آمل)، برگ زرین
دیگری از سلسله افتخارات مردم منطقهی آمل و شمال به حساب میآید، بلکه
فخری برای همهی مردم ایران بود؛ چون در برابر مهاجمان جنگلی در ظرف ده
ساعت مقاومت و ایثار جانانه، چهل شهید و قربانی دادند؛ یعنی هریک ربع ساعت،
یک تن از بهترین جوانان خود را قربانی دادند تا توانستند فضای شهر و محیط
اطراف آن را از لوث وجود و حضور عناصر ملحد، فاسد و مزدور اجنبی پاک و به
خون پاک شهیدانشان عطرآگین کنند. از
اینرو، امام راحل "رضوان اللّه علیه " در وصیتنامه الهی ـ سیاسی خود از
مردم آمل و قیام مردم شهر و روستاهای آن بر ضد جنگلیهای مهاجم به عظمت یاد
و از آنها تشکر کردند. "
در این حماسهی جاودان، از مردم قهرمان آمل 40 شهید و 120 نفر زخمی شدند.
گزیده بیانات امام خمینی(ره) درباره حماسه مردم آمل:
شما ملاحظه فرمودید که اینها در داخل تبلیغات زیاد مىکردند، به خارج هم
که رفتند تبلیغات زیاد مىکنند؛ به اینکه مردم در اختناقاند و خودشان همه
مخالفاند با جمهورى اسلامى. در صد، شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى، یا
فوقش ده تا، ولى سایرین همه موافق منفى و مخالف هستند. و دیدند که همهی
آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر
تقریباً صددرصد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. و اینها همهی قوایشان را
جمع کردند و به آمل آن حملهی وحشیانهی غافلگیرانه را کردند، به امید
اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و
بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همهی جاها را بگیرند و جلو بروند.
اینها به خیال خودشان با دست ملت مىخواستند که - همان ملتى که آنها
تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى- با اینها بیایند و مرکز را هم
بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هرطورى که دلشان مىخواهد عمل
بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم - مهم
مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم
فداکار که معالأسف، خوب عدهاى را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را
ثابت کردند که آنجایى که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛
حالا شما مىخواهید بیایید قم؟ مىخواهید بیایید تهران، جاهاى دیگر؟
در دیداری که در سال ۸۸ مردم امل با مقام معظم رهبری به مناسبت همین حماسه داشتنتد آیت الله خامنه ای فرمودند:
چهره آمل در عرصه های مختلف از جمله عرصه مجاهدت فی سبیل الله و وادی علم،
فقاهت، معرفت و عرفان چهره درخشانی است و امروز نیز بزرگان روحانی آملی از
افتخارات حوزه های علمیه و از ذخائر با ارزش روحانی کشور هستند. ....
یادشان گرامی راهشان پر رهرو ...