معاونت امور فرهنگی و دانشجویی دانشکده فنی علامه حسن زاده آملی سال جدید را به تمامی همکاران و معاونت های دانشکده اساتید بزرگوار هیئت علمی و دانشجویان عزیز تبریک عرض نموده وسال خوب و خوشی را برای شما عزیزان آرزو مند میباشد
معاونت فرهنگی و امور دانشجویی آموزشکده فنی علامه حسن زاده آملی
به گزارش آقای عباس رییس پور مدیر امور فرهنگی و ورزشی دانشکده فنی علامه حسن زاده آملی:
سالن ورزشی با جذب 296 میلیون ریال اعتبار از سازمان مرکزی دانشگاه فنی کشوری و با عنایت ویژه ریاست محترم دانشکده جناب اقای مهندس اکبری و حمایت معاونت محترم مالی دانشکده در تخصیص 350میلیون ریال مازاد بر اعتبار تخصیص یافته سازمان مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.
اهم اقدامات انجام شده عبارتند از:
1-کف پوش کامل پلی پورتان
2دیوارپوش با ضربه گیر داخل سالن
3-نقاشی فضای داخلی و نمای بیرونی سالن ورزشی
4-مرمت و بازسازی سرویس های بهداشتی و حمام
5-تجهیز و مرمت وسایل گرمایشی با خرید یک دستگاه هیتر
6-تجهیز و تکمیل روشنایی داخل سالن
مراسم افتتاح سالن ورزشی با حضور ریاست دانشکده معاونت های محترم و دانشجویان محترم برگزار گردید.
از انجا که بیان این واقعه طولانی میباشد به صورت خلاصه مطالب در این زمینه بیان می گردد:
.......در اوایل انقلاب که در پی آن مالکین موظف شدند
هویت مستأجرین خود را اعلام کنند، امکان موفقیت در خانههای تیمی در شهر
تهران خنثی شد و اتحادیهی کمونیستها، به دلالیل متعددی ، شهر "آمل " را
برای طرح قیام فوری خود انتخاب کرد و با استقرار 180 نفر از اعضا و کادر
هواداران در جنگلهای آمل، در صدد بر آمد تا با یک حملهی ناگهانی، شهر آمل
را تسخیر و مردم را به قیام دعوت کند، آنگاه دیگر شهرهای استان یکی پس از
دیگری آزاد شوند و این حرکت به یک قیام سراسری تبدیل شود. اولین حرکت آنها
در 18 آبان 1360 با هوشیاری نیروهای سپاه خنثی شد. قرارگاه "ابوالفضل " با
هدایت نیروهای سپاه ، بسیج ، ارتش و ژاندارمری در قلب جنگل، ضربهی دیگری
به گروه "سربداران " جنگل وارد آورد. پس از چند درگیری جزئیتر، سرانجا
مگروه 100 نفره سربداران، در میان سرمای زمستان بهمن 1360 ، خود را به آمل
رساند و با شلیک یک آر.پی.جی . 7، واقعهی تاریخی آمل را کلید زد.
تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن،
حماسه ی مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر
سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابلهی سربداران جنگل رفتند.سنگربندیها آغاز
شد. از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن شن و گونی اقدام به سنگرسازی و
نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب "هزار سنگر " گرفت.
بیش از 100 نفر از اعضای اتحادیهی کمونیستهای ایران، در اول بهمن 1360 از
مقر خود در جنگل به سمت شهر آمل به راه افتادند. با توجه به برف سنگینی که
آمل و اطراف آن را پوشانده بود؛ عبور از رودخانههای متعدد با طناب صورت
گرفت. پشت سر گذاشتن این مسیر به خاطر سختی راه و مشکلات تردد، 3 روز به
طول انجامید؛ البته با توجه به برفی بودن زمین، این وضعیت پیشبینی شده بود
و در طراحی عملیات، قرار بود که عملیات در روز 5 بهمن انجام گیرد که در
اثر خستگی به 6 بهمن موکول شد: "نیروهایمان در روز 5 بهمن به شهر رسیدند و
شب را همگی در خانهی من بودند تا صبح ".1
گروهها هر کدام کارشان در یک قسمت شهر بود. تقریبا 17 نفر مسؤول حمله به
بسیج بودند. درگیری در ساعت 11:45 آخر شب 5 بهمن شروع شد. گروههای عمل
کنندهی دیگر در دادگاه انقلاب و سپاه، که این 3 هدف از عمدهترین اهداف
گروه سربداران بود، وارد درگیری شدند. در حین عبور از خیابانهای شهر ، هر
گاه با نیروی مسلح یا افرادی که ظاهر حزباللهی داشتند روبه رو شدند، به
آنها حمله میکردند و آنها را به شهادت میرساندند و یا زخمی میکردند و با
کمال شقاوت رفتار میکردند.
برنامهی اصلی این بود که حتی الامکان نیروهای سپاه و بسیج را از کار
بیندازند و بعد از آن، مردم را به قیام دعوت کنند؛ زیرا طبق تحلیلهای
تشکیلات، آنها مطمئن بودند که مردم به آنها خواهند پیوست.
"درگیری در اطراف سپاه بود و نیروهایمان سپاه را در محاصره داشتند و در
کوچههای اطراف سپاه، مقر سپاه را تحت نظر گرفته بودند. دو نفر موتور سوار
را قبل از ظهر دستگیر و یکی را در خیابان اعدام انقلابی کردیم. نفر دوم که
دستش تیر خورده بود، فرار کرد. به دلیل نیامدن و نپیوستن مردم صحبت شد که
مردم نیامدند و حالا چه کار کنیم؟ عقب نشینی کنیم یا بمانیم؟ مرکزیت توصیه
کرد درگیری را ادامه بدهیم و ما ادامه دادیم ". اوج درگیریها در اطراف مقر
بسیج بود که از اعضای سربداران 11 نفر جلوی ساتمان بسیج کشته شدند. اطراف
مخابرات و فرمانداری نیز از مکانهای درگیری بودند نیروهای مهاجم با قرار
دادن 2 یا 3 گاری خیابان را بستند و شروع به تیراندازی کردند تا مردم به
آنه محلق شوند.
تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت، اما با آغاز صبح ششم بهمن،
حماسه ی مردم آمل شکل گرفت و صدها نیروی داوطلب مردمی با روی آوردن به مقر
سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابلهی سربداران جنگل رفتند.
سنگربندیها آغاز شد. از زن و مرد و پیر و جوان هنگی با آوردن شن و گونی
اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل لقب "هزار
سنگر " گرفت. رفته رفته به تعداد نیروهای ضد شورش که از روستاهای اطراف
میآمدند و از مردمان وفادار به امام و انقلاب اسلامی بودند، افزوده میشد.
البته در شب حادثه هم، از مردم آمل هر کس که خود را به خاطر صدای
تیراندازی به سپاه و بسیج رسانده بود، دستگیر، اسیر و یا شهید شده بود.
سازماندهی و ساماندهی نیروهای مردمی از ساعت 7 صبح آغاز شد و تا 8 صبح به
پایان رسید. هر چند نهادهایی چون سپاه و بسیج به خاطر نوپایی این نهادها
تجربهی لازم را نداشتند، ولی شور و اشتیاق بسیار بالا برای مقابله با ضد
انقلاب، جایگزین هر نارسایی شد. حملهی مردم حزباللهی به ضد انقلاب در دو
محور اساسی، یعنی در همان مناطقی که دشمن تمرکز داشت، صورت گرفت. در
ادامهی حضور مردم، واحدهای کوچکتری از کوچه و خیابانها به راه افتادند و
خود را به مناطق درگیری رساندند. برخی از نهادهای انتظامی چون کمیتهی
انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری در بخشهای از شهر مانع ورود مردم به
صحنه ی درگیری میشدند تا بدان ها آسیبی وارد نشود، اما مردم در چند بخش
اساسی ایفای نقش کردند که به ترتیب اهمیت بدین شرح هستند:
کمک در ایجاد سنگر و مواضع دفاعی
تلاش برای دستگیری دشمن
درگیری مسلحانه و جنگ تن به تن با دشمن
کشف محل استقرار دشمن
تخلیهی شهدا و کمک به مجروحین 11
یکی از ابتکارات جالب نیروهای بسیجی در نبرد با دشمن این بود که پشت یک
وانت نیسان سنگر درست کرده بودند و وانت با دنده عقب به سمت دشمن حرکت
میکرد؛ نیروهای بسیجی پشت سنگرهای ساخته شده در وانت به سمت دشمن
تیراندازی میکردند و راننده هم از تیراندازی دشمن در امان بود.
نقش مردم در این درگیری غیرقابل تصور بود، به طوری که در ساعات اولیهی این
نبرد دلاورانه، مردم تمام سطح شهر را پوشانده بودند و از خارج شهر با سرعت
تمام وانت وانت شن و ماسه به داخل شهر میآوردند:
"در حین درگیری شدید در حدود ساعت یازده بود که وانتهایی که کیسهی شن حمل
میکردند، از جاده رد شدند. ما ابتدا ایست دادیم که آنها توجه نکردند. یک
بار به یک وانت به منظور ترساندن آنها شلیک کردیم که فرار کردند. یکی دو
بار هم وانتها را گرفتیم و گونی آنها را خالی کردیم "
ولی تعداد وانتها آنقدر زیاد بود که محافظان جاده، کاری نمیتوانستند
بکنند. جنگ و گریز مردم و نیروهای انتظامی منجر به کشته شدن و دستگیری
عدهای از مهاجمین شد و در همان روز سهشنبه، 16/11/60 ، دشمن تمام مواضع
خود را از دست داد.13 در ساعت 4 بعدازظهر دشمن شروع به عقبنشینی کرد و در
دو باغ حاشیهی شهر موضع گرفت:
در آن روز حماسی مردم آمل ظرف مدت 10 ساعت چشم فتنه را از کاسه درآوردند و
با سرکوب کردن منافقین، خاطره به یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند. در
آن روز مردم آمل با اهدای چهل شهید به انقلاب ، توانستند همانند این آیه که
میفرماید "وَ وَعَدنا مُوسَی ثَلاثِینَ لَیلَه وَ اَتمَمنَاهَا بِعَشر....
"(--- و ما به موسی سی شب وعده دادیم و چون پایان یافت، ده شب دیگر به آن
افزودیم تا آنکه زمان وعده به چهل شب کامل شد........سوره اعراف آیه
142---) کار را اتمام نمایند. و تقدیر چنین بود که حتما تعداد شهدا عدد
40شود، تااین تجلی اخلاص و شجاعت به اکمال برسد و انقلاب اسلامی را بیمه
نماید.و بی جهت نبود که حضرت امام خمینی رحمت الله علیه در وصیتنامه خود با
عظمت از مرد م آمل یا کردند و اشاره داشتند که ما باید از شهر آمل و مردم
آمل تشکر کنیم، دیدید که مردم آمل چه بر روز آنان آوردند و............
عالم فرزانه و مفسربزرگ قرآن در جهان اسلام، آیت الله جوادی آملی حفظه الله میفرمایند :
"از آن هنگام که مردم آمل بیدار شدند و به صحنه آمدند، به شکل جدی و همه
جانبه مبارزه کردند و مأموران رژیم پهلوی را در آمل به عجز و ناتوانی
واداشتند. نشانهاش این بود که آمل جزو نخستین شهرهایی بود که در سال
1357(هـ.ش) با اعلام جمهوری و استقلال، ارتباط خود را از رژیم پهلوی قطع
کرد و مردم شهر و روستاها کنترل ورود و خروج و تأمین امنیت و نظم شهر را
توسط هستههای مردمی متشکل از جوانان سلحشور شهر و روستاها به عهده گرفتند و
بدین طریق، زودتر از بسیاری از شهرها از دولت طاغوت نجات پیدا کردند.
همچنین قیام همگانی مردم آمل و روستانشینان آن در جریان جنگل (حماسهی
قیام ششم بهمن سال 1360(هـ.ش) بر ضد گروهکهای مهاجم به شهر آمل)، برگ زرین
دیگری از سلسله افتخارات مردم منطقهی آمل و شمال به حساب میآید، بلکه
فخری برای همهی مردم ایران بود؛ چون در برابر مهاجمان جنگلی در ظرف ده
ساعت مقاومت و ایثار جانانه، چهل شهید و قربانی دادند؛ یعنی هریک ربع ساعت،
یک تن از بهترین جوانان خود را قربانی دادند تا توانستند فضای شهر و محیط
اطراف آن را از لوث وجود و حضور عناصر ملحد، فاسد و مزدور اجنبی پاک و به
خون پاک شهیدانشان عطرآگین کنند. از
اینرو، امام راحل "رضوان اللّه علیه " در وصیتنامه الهی ـ سیاسی خود از
مردم آمل و قیام مردم شهر و روستاهای آن بر ضد جنگلیهای مهاجم به عظمت یاد
و از آنها تشکر کردند. "
در این حماسهی جاودان، از مردم قهرمان آمل 40 شهید و 120 نفر زخمی شدند.
گزیده بیانات امام خمینی(ره) درباره حماسه مردم آمل:
شما ملاحظه فرمودید که اینها در داخل تبلیغات زیاد مىکردند، به خارج هم
که رفتند تبلیغات زیاد مىکنند؛ به اینکه مردم در اختناقاند و خودشان همه
مخالفاند با جمهورى اسلامى. در صد، شش تا موافق دارد جمهورى اسلامى، یا
فوقش ده تا، ولى سایرین همه موافق منفى و مخالف هستند. و دیدند که همهی
آمالشان را به شمال دوخته بودند و بیشتر تبلیغات این بود که شمال دیگر
تقریباً صددرصد مخالف با جمهورى اسلامى هستند. و اینها همهی قوایشان را
جمع کردند و به آمل آن حملهی وحشیانهی غافلگیرانه را کردند، به امید
اینکه مردم آمل هم با آنها همدست بشوند و آمل را مرکز استان قرار بدهند و
بعد مازندران و جاهاى دیگر و رشت و همهی جاها را بگیرند و جلو بروند.
اینها به خیال خودشان با دست ملت مىخواستند که - همان ملتى که آنها
تراشیدند که مخالفند با جمهورى اسلامى- با اینها بیایند و مرکز را هم
بگیرند و حکومت را تغییر بدهند و بعد هم هرطورى که دلشان مىخواهد عمل
بکنند، مرتجعین را هم از بین ببرند! وقتى مواجه شدند با مخالفت مردم - مهم
مخالفت مردم بود- [شکست خوردند] و ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم
فداکار که معالأسف، خوب عدهاى را هم شهید دادند، لکن خوب این مطلب را
ثابت کردند که آنجایى که شما تمام آمالتان به آنجا بود با شما مخالفند؛
حالا شما مىخواهید بیایید قم؟ مىخواهید بیایید تهران، جاهاى دیگر؟
در دیداری که در سال ۸۸ مردم امل با مقام معظم رهبری به مناسبت همین حماسه داشتنتد آیت الله خامنه ای فرمودند:
چهره آمل در عرصه های مختلف از جمله عرصه مجاهدت فی سبیل الله و وادی علم،
فقاهت، معرفت و عرفان چهره درخشانی است و امروز نیز بزرگان روحانی آملی از
افتخارات حوزه های علمیه و از ذخائر با ارزش روحانی کشور هستند. ....
یادشان گرامی راهشان پر رهرو ...
میلاد دانش از نفس مشک بوی توست
آیینه تمام کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار کوی توست
صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
این عید را به تمامی مسلمانان جهان بخصوص دانشجویان عزیز و پرسنل زحمتکش دانشکده فنی علامه حسن زاده آملی تبریک و تهنیت عرض مینماییم
SMS Veladat – دوبیتی تبریک تولد – متن تبریک
خبرگزاری دانشجویی دانشکده علامه حسن زاده املی: هفته وحدت فرصت مناسبی برای تقویت وحدت و همدلی میان مسلمان است؛ دشمنان خارجی و عوامل آگاه یا ناآگاه آنان هیچ گاه این وحدت را برنتافته و همواره درصدد بودهاند با دامن زدن به اختلافات و تفرقهافکنیها وحدت میان مسلمانان را خدشهدار کنند.
نقش علمای آگاه و بصیر در هدایت افرادی که خدا، پیامبر، قرآن و قبله واحدی دارند به وحدت و همدلی بر هیچکس پوشیده نیست.
از اینرو به بازخوانی نظرات رهبر معظم انقلاب به عنوان«ولی فقیه»، «مجتهدی بصیر» و«مرجعی آگاه» به مسائل زمان درباره مسأله وحدت میان شیعه و سنی پرداختهایم.
متن زیر بخشی از بیانات ایشان در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان در سال 1381 است:« بدانید آن کسانى که شیعه را علیه سنّى و سنّى را علیه شیعه تحریک مىکنند، نه شیعه را دوست دارند و نه سنّى را؛ با اصل اسلام دشمنند. «رحماء بینهم»؛ یعنى برادران مسلمان بین خود رحیم و مهربان باشند.
دشمن از هر دو طرف تلاش مىکند. از یک طرف غالىگرى و ناصبىگرى را ترویج مىکند و شیعه را در چشم سنّى، دشمن حقیقى معرفى مىکند - بعضى از متحجّرین دینى هم متأسّفانه باور مىکنند - از سوى دیگر شیعه را به اهانت به مقدّسات و ارزشهاى سنّى وادار مىکند. توطئهى دشمن آن است که این دو مکتب را در مقابل هم قرار دهد. این اختلاف در جهت از بین بردن هویّت یک ملت و در موضوعاتى ایجاد مىشود که نباید بین آنها باشد. به علماى محترم شیعه و سنّى گفتم شما دم از وحدت مىزنید و این خیلى خوب است و من هم از شما ممنونم؛ اما از کید دشمن غافل نباشید. دشمن از راههایى وارد مىشود که ممکن است شما از آن غفلت کنید و به آن توجّه نداشته باشید هوشیار باشید و دشمن را در هر لباسى بشناسید. «و لتعرفنّهم فى لحن القول»؛ از سخنانشان هم مىتوان آنها را شناخت.
بدانید کسانى که شما را به واگرایى از دین، ملت و کشور سوق مىدهند، دشمنند و دوست نیستند. کسانى که شما را به اختلافات داخلى سوق مىدهند، دشمنند. کسانى که سعى مىکنند دلها را نسبت به هم چرکین کنند، دشمنند. کسانى که سعى مىکنند آرمانهاى انقلاب اسلامى را دستنیافتنى و نظام اسلامى را ناتوان از رسیدن به آنها جلوه دهند، دشمنند.
گاهى افرادى که دشمن نیستند هم، این حرفها را تکرار مىکنند؛ آنها غافلند. امروز مىبینیم مواردى مثل پلورالیسم و نسبىگرایى و شکّاکیت که انگیزهى دشمن را تشکیل مىدهند، از زبان افرادى جارى مىشود که دشمنى ندارند؛ اما غافلند. نمىفهمند چه بر زبان مىآورند و چگونه جادهى دشمن را صاف مىکنند»
معاونت دانشجویی دانشکده فنی علامه حسن زاده